حرفهايي برای نگفتن.......

در جمع من و اين بغض بی قرار
جای تو
خالی

۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

افق روشن ما؟؟!!


این روزها شهر ما شاهد وقایعی بود که من تا پیش از 18 تیر ندیده بودم ، کاری به مسائل 30 یا 30 و لابی های قدرت و فرمایشات آقایان ندارم ، اما وقتی امروز یکی از دوستان و همکارانم از شاملو حرف زد با پیش زمینه ای از نارضایتی و نگرانیی که داشتم یاد افق روشن افتادم، این شعرافق روشن رو من همیشه زمزمه میکردم در سالهای عشق و امیدم و حالا تقدیم به همه دوستانم ، به قول فریدون فرخزاد: ای کسانی که امروز دلم نمیاد بهتون بگم شرقی غمگین،ای شرقی غمگین نزار خورشیدمون بمیره ،ای شرقی غمگین نزار سیاهی جون بگیره و.......


افق روشن


روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
ومهربانی دست زیبائی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
وهر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ئی ست
و قلب
برای زندگی بس است.

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.

روزی که هر لب ترانه ئی است
تا کمترین سرود بوسه باشد.
روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود

روزی که ما دوباره برای کبوترهای مان دانه بریزیم...

ومن آن روز را انتظار می کشم
حتا روزی که دیگر نباشم

حتا روزی

که دیگر

نباشم

نباشم

نباشم


۵ نظر:

  1. ايمان عزيز
    مرتب ايميلت رو چك ميكني؟
    ميخواستم برات ايميلي بفرستم
    چون از يه دوست قديمي برات پيفامي داشتم
    متايقانه بنا به دلايلي نميتونم اينجا بگم
    اجازه هست براتون يه ايميل بفرستم

    پاسخحذف
  2. حتما ،دانیال بهم ایمیل بزن به Gmailam منتظرم
    مرسی

    پاسخحذف
  3. نمیدونم دوستام چرا اینجانظر ندادن بخصوص این جور پستها تخصص سامی جون و آفرینه، پاتریس ، حدیث ،پگاه و دیگه دانیال که همیشه کامنت میزاره ،مرسی ،بهزاد ودوستای همکار(ن الف)!!!!!!! نمیدونم کجان کاش کامنت میزاشتن
    تروخدا اگه ناشناس رو انتخاب میکنید اسمتونو زیرش بنویسید
    مرسی
    دلم برای همه بچه هایی که گفتم تنگ شده

    پاسخحذف
  4. ايمان عزيز
    آدرس ايمبلت توي جي ميل رو ندارم متاسفانه

    پاسخحذف
  5. یک روزی ،این شعر رو، من توی وبلاگت کامنت گذاشته بودم!
    یادت هست؟

    پاسخحذف