حرفهايي برای نگفتن.......

در جمع من و اين بغض بی قرار
جای تو
خالی

۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

سلينجر را صدا بزن !!!!!!!!

.اگر شما چهره سالینجر را میشناختید، هرگز در خیابان صدایش نکنید چون او پا به فرار خواهد گذاشت!!!!!
ژرم دیويد سالینجر نويسنده مرموز و موفقی است که از بعد از جنگ يعنی زمان ارنست همینگوی و اسکات فیتزجرالد هیچکس به اندازه او به شهرت نرسیده است ، او به شدت از مطبوعات و رسانه ها دوری میگیرد و حتی از مجله تایم به خاطر چاپ عکسش شکایت کرده است و از ناشرش خواسته عکسی که در چاپ اول کتابش بوده در چاپ های بعدی بردارد.

او زندگی گوشه گیرانه ای دارد و بر این باور است که به این انزوا برای خلاقیت نیاز دارد
او از سال 1953در خانه ای ویلایی در شمال نیوانگلند که با دیوارهای بلند محسور شده است و درب آن بر روی کمتر کسی گشوده میشو زندگی میکند.

این خلاصه ای بود از زندگی رازگونه ژرم دیوید سالینجر نويسنده بزرگ آمریکایی که آثار او اغلب مملو از اندیشه های عمیق عرفانی است.

از طرفی داریوش مهرجویی فیلم ساز بزرگ خودمان هم ارادت خاصی به سالینجر دارد و از شخصیتهای داستانهای سالینجر در نوشته ها و فیلم های خود استفاده کرده است ، البته او بطور بسیار ماهرانه و استاد گونه ای این شخصیتها را بومی کرده و این کارش را باید تحولی در بومی سازی شخصیت های داستانی در نظر گرفت.

به عنوان مثال فیلم پری ساخته داریوش مهرجویی به سال 72 نوعی برداشت آزاد و انطباق یافته از چند داستان سالینجر و بلاخص داستان "فرانی و زویی" و "یک روز خوش برای موز ماهی"است، ضمنا خواندن کتاب "نه داستان" سالینجر را هم که در ایران به نام "دلتنگیهاي نقاش خیا بان چهل و هشتم" چاپ شده پیشنهاد می کنم

کتابشناسی سالینجربسیار کوتاه ولی غنی است

-فرانی و زویی
-ناتور دشت
-نه داستان
-بالا بلند تر از هر بلند بالایی
-هفته ای یه بار آدم و نمیکشه(مجموعه داستان کوتاه)
-جنگل واژگون(مجموعه داستان کوتاه)


تا بعد
یا حق

۲ نظر: