از احمد شاملو
به یاد فرهاد و اسفندیار منفردزاره
یه شب مهتاب،ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری باغ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اون جا که شبا پشت بیشه ها
یه پری میاد ترسون و لرزون
پاشو میذاره تو آب چشمه
شونه می کنه موی پریشون
.
.
.
یییه شب ماااه میاااااااااااااااد.
آره واقعا، یه شبی یا یه روزی که شایداصلا فکرشو نمیکنی اون ماه میاد و با خودش میبره تورو به جاهایی دوردست که آرزو داشتی
یه شب ماه میاد، حتی اگه تو توی زندون باشی، در محبس تنت
یه شب ماه میاد، یه شب ماه میاد حتی اگه ته یه دره باشی در اعماق وجودت
میاد
میاد اون ماه
میاد
حرفهايي برای نگفتن.......
در جمع من و اين بغض بی قرار
جای تو
خالی
جای تو
خالی
۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام . امروز بعد از مدتها یه سر آمدم اینجا و پیامت رو دیدم . از لطفت ممنون . وبلاگت رو هم دیدم ، خیلی شاعرانه و قشنگه .
پاسخحذفموفق باشی
واییییییییییییییی
پاسخحذفتورو خدا وبلاگ جون منم یه کامنت بذارم.
مردم ازبس کامنت برای ایمانی گذاشتم و ثبت نشد.
میم
خوب حالا که امروز شانس با منه و کامنتم ثبت میشه
پاسخحذفبگم که: ایمان جون مرسی از پستهای عالی که میذاری
من همشونو میخونم ولی نمیتونم کامنت بذارم.
مثل همیشه عالی هستی و عزیز دل من
میم
سلام ایمان جان
پاسخحذفاولین باریه که میام وبلاگت
نوشته هات واقعا قشنگن
سلام به ایمان جون خودم
پاسخحذفخوبی
اینجا شاید بشه پیدات کرد
یه سر به من بزن بابا دلم خیلی برات تنگیده
این پستت هم حرف نداشت
مواظب خوذت باش
دوستی که همیشه به یادته
باران
سلام.مرسی
پاسخحذفیه ارشیو درست حسابی به فارسی بذار ادم سر و ته وبتو بدونه...ح
پاسخحذف